زمان جاری : دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 - 6:56 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام مهمان گرامي؛
مهمان گرامي، براي مشاهده تالار با امکانات کامل ميبايست از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد


آیا میدانید؟ ایا میدانید :






تعداد بازدید 1102
نویسنده پیام
pakan آفلاین



ارسال‌ها : 2
عضویت: 10 /1 /1391
تشکرها : 1

به این پست امتیاز دهید

ماجرای غریق نجات
رهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت.
هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید.
وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند.
هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست.

پنجشنبه 10 فروردین 1391 - 19:46
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
arsalan آفلاین




ارسال‌ها : 58
عضویت: 22 /12 /1390
تشکر شده : 4

پاسخ : 1 RE ماجرای غریق نجات
قشنگ بود !
این بخش از کتاب الکترونیک به بخش تفریحی تغییر اسم پیدا می کنه !

پنجشنبه 10 فروردین 1391 - 21:21
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
mohammad55 آفلاین




ارسال‌ها : 1
عضویت: 15 /1 /1391
سن: 17

پاسخ : 2 RE ماجرای غریق نجات
bah bah

سه شنبه 15 فروردین 1391 - 15:28
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
arsalan آفلاین




ارسال‌ها : 58
عضویت: 22 /12 /1390
تشکر شده : 4

پاسخ : 3 RE ماجرای غریق نجات
نقل قول از mohammad55
bah bah
لطفا فارسی تایپ کن

دوشنبه 21 فروردین 1391 - 22:23
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
tara69 آفلاین




ارسال‌ها : 2
عضویت: 28 /1 /1391
محل زندگی: تهران
سن: 21

پاسخ : 4 RE ماجرای غریق نجات
پس خبر بدش چی شد؟؟؟؟؟؟

امضای کاربر : بنویسید به دیوار سکوت:
عشق سرمایه ی هر انسان است
بنشانید به لب حرف قشنگ حرف وسوسه ی شیطان است
و بدانید که فردا دیر است
و اگ غصه بیاید امروز تا همیشه دلتان درگیر است
پس بسازید رهی را که کنون تا ابد سوی صداقت برود
و بکارید به هر خانه گلی که فقط بوی "محبت" بدهد
دوشنبه 28 فروردین 1391 - 18:52
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
arsalan آفلاین




ارسال‌ها : 58
عضویت: 22 /12 /1390
تشکر شده : 4

پاسخ : 6 RE ماجرای غریق نجات
pakan سعی کن داستانو کامل بگی
اینم ادامه ی داستان :

و اما خبر بد
این
که بیمارى که تو از غرق شدن نجاتش دادى بلافاصله بعد از این که از استخر
بیرون آمد خود را با کمر بند حولة حمامش دار زده است و متاسفانه وقتى که ما
خبر شدیم او مرده بود.

هوشنگ که به دقت به صحبتهاى دکتر گوش مى کرد گفت: او خودش را دار نزد. من آویزونش کردم تا خشک بشه...


سه شنبه 29 فروردین 1391 - 01:20
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از arsalan به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: hossein1377 /
hossein1377 آفلاین




ارسال‌ها : 11
عضویت: 29 /4 /1391
سن: 14
تشکرها : 4

پاسخ : 7 RE ماجرای غریق نجات
خیلی با حال بود

پنجشنبه 29 تیر 1391 - 03:40
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | ماجرای غریق نجات | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS